دریافت کد صفحه ورودی این وبلاگ
تبلیغات
درباره ما
تصویر روز
امکانات دیگر
| |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
خبرنامه وب سایت:
آمار وب سایت:
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 18
بازدید ماه : 211
بازدید کل : 121857
تعداد مطالب : 336
تعداد نظرات : 2
تعداد آنلاین : 1
>
تقویم
آخرین مطالب
» یکی از داغترین دغدغه های مدیران سایتها و وبلاگها در بخش سئو بحث بک لینک (Backlink) است
» پخش شبکه های کشور.استانی.خارجی.ماهواره ای ایران و جهان
» دانلود نرم افزار رسانه (تلویزیون) اینترنتی IPTV
» امروز یکم خرداد93می باشد ولی حقوق بازنشستگان واریز نشده است
» تبدیل موبایل به ریموت کنترل دزدگیر خودرو شما
» CVT چیست و چگونه کار می کند؟
» طرز تهیه انواع آبگوشت +غذای ایران
» کرایسلر 300S مدل 2014
» چکیده+نمایى زیبا از زندگانى امام محمد باقر علیه السلام
» 40+چهل حديث نوراني از باقرالعلم+امام محمد باقر (ع)
» رونمایی از مزدا 6 +2014
» استفاده از یک صفحه جداگانه به عنوان Home Page در وردپرس
» برچسب های کلیدی در اینترنت
» برچسب های کلیدی در اینترنت
» روز مادر در ایران و جهان
» جدول قیمت خودرو در ایران
» چگونه در مقابل یک متجاوز به رایانه از خود دفاع کنیم ؟
» چگونه از هک ها استفاده کنیم؟
» کدهای محاسبه و سنجش عشق در وبلاگ ، جدید
موضوعات
سازمان ملل متحد
سیاسی اسلام
سیاسی ایران
سیاسی آمریکا
مجله خودرو
خودرو ایرانی
خودرو آسیایی
خودرو اروپایی
خودرو آمریکایی
دانستنیهای خودرو
تعمیرگاه
آبی.خاکی.هوایی
مجله اقتصادی
اقتصادی جهان
اقتصادی ایران
فرهنگی.علمی
شعر
متون ادبی
هنرهای تجسمی
دانستنیها
پزشکی
گیاهان دارویی
آموزش.سرگرمی
ترسناک و عجیب
آشپزی.خانه داری
S M S
هم نشینی
بازی
ایران گردی
فناوری.IT
نرم افزار
دیجیتال
وردپرس
اسکریپت
موبایل
کامپیوتر
سخت افزار
کدهای کاربردی
اینترنت
قالب وبلاگ
دین.زندگی
مولایم علی(ع)
12 امام
احادیث.احکام
نماز.نیایش
زندگی اسلامی
چندرسانه ای
عکس
موزیک
رباط کزیم
یادستان
اخبار رباط کریم
فروشگاه لوازم یدکی. میلادنور
روایت فتح
قالب.سایت
دیکشنری آنلاین
معرفی سایت به دوستان
نام شما : |
ایمیل شما : |
نام دوست شما: |
ایمیل دوست شما: |
شبکه یک شبکه دو شبکه سه شبکه چهار شبکه پایتخت شبکه خبر شبکه آموزش شبکه قرآن شبکه جام جم 1 شبکه شما شبکه بازار شبکه مستند شبکه سلامت شبکه پویا شبکه ورزش شبکه IFILM شبکه تماشا شبکه نمایش شبکه نسیم
10 3. رشد عقلي 10 4. رشد عاطفي 10 ب) همتايي و همانندي 10 1. ايمان 10 2. اصالت خانوادگي 10 پرتو چهارم 12 «فصل اشتغال» 12 كرامت كار 12 گزينش شغل 12 الف) عوامل مؤثر 12 ب) مشكلات 12 ج) راه حلها 12 زيباييهاي شغلي 13 الف) توكل به خدا 13 ب) پيگيري 13 ج) دوري از سستي 13 د) اعتدال 14 ه) نفي آز 14 و) طلب حلال 14 باران روزي 15 الف) پرهيزكاري 15 ب) حُسن خُلق 15 ج) نيت نيك 15 د) احسان 15 ه) امانت 15 و) دعا 15 پرتو پنجم 16 «نشاط اجتماعي» 16 رسم دوستي 16 مرام معاشرت 17 الف) گشاده رويي 17 ب) آراستگي 17 ج) پرهيز از ستيزهجويي 17 د) فروتني 17 اُنس با خوبيها 17 قهر با زشتيها 17 منابع و مآخذ 18 1 مقدّمه موفقيت، به مفهوم برخورداري از بسياري مواهب، هدف زندگي است. هرجواني خواهان كاميابي است و دوست دارد روزگار بهترين اندوختههايش رادر اختيار وي قرار دهد. اين مهم در پرتو «تصميمگيري» قابل تحقق مينمايد.تصميمگيري ويژگياي است كه با توانايي تصور مقصد، راههاي رسيدن به آن،انتخاب راه بهتر و عزم و اراده براي پيمودن راه رابطه دارد. بايد ديد گزينش راه بهتر چگونه صورت ميگيرد؟ عامل ترجيح يك راه چيست؟ بينشها، دانستهها، رهنمودها، عادتها، انسها، عاطفهها، هدفداري و بيهدفي، هركدام ميتوانند عامل تصميمگيري باشند. بي شك در اين نقطه كه پايگاه احراز شخصيت جوان است، بهرهگيري ازديدگاهها و راهبريهاي اميرمؤمنان علي(ع) نقشي تعيين كننده دارد و جوانرا در عرصه تصميمگيري ياري ميدهد. اي علي كه جمله عقل و ديدهايشمّهاي واگو از آنچه ديدهاي باز باش اي باب بر جوياي بابتا رسد از تو قشور اندر لباب در اين دفتر، پس از درنگ در «نعمت جواني»، تصميمگيريهاي بزرگاين مقطع مهم سنّي را در پنج پرتو «جرعه جواني»، «دفتر دانش»، «بهاروصل»، «فصل اشتغال» و «نشاط اجتماعي»، از چشم انداز امام، بررسي و نظارهميكنيم. به اميد رهروي و بهروزي؛ ان شاءالله. ميلاد امام حسن مجتبي(ع) نيمه رمضان 1421 محمّدباقر پوراميني 2 پرتو نخست «جرعه جواني» ويژگيها و زيباييها جواني بهار باطراوت زندگي است. گل نشاط، شادابي،تلاش،اراده،پشتكار، نوگرايي، فضيلت جويي و گرايشهاي مذهبي در اين فصل ميشكفدو حيات را فرحبخش و شيرين ميكند. جرقههاي هويت جويي، استقلال طلبيو تمايز يافتگي كه به نوعي با بازيابي و بازسنجي گذشته خود و جامعه همراهاست، نخست در دوران جواني پديد ميآيد. البته در اين مقطع ، خطربيهويتي، احساس پوچي، به هدر رفتن نيروهاي انساني و زدودن قدرتانديشه، سست شدن رشتههاي پيوند اجتماعي و احساس تعلق به جمع و بهفراموشي سپردن انديشههاي متعالي انسان نيز وجود دارد؛ آفاتي كه ميتوانآن را رهاورد تهاجم گسترده انديشههاي دنيا گرايانه دانست. در كنار اين ويژگيها، اميد به آينده مهمترين خصوصيت زندگي يكجوان به شمار ميآيد. اميد چراغي است كه با روشن نگه داشتن آن نيازها،علايق، خواستها و تمايلات سمت و سوي سالم مييابد و با اتكا به نيروياراده و تصميم، جامه عمل ميپوشد. جوان وقتي به شرايط موجود خود عشقميورزد و از اراده و تلاش برخوردار ميگردد كه افق آينده را روشن بيند.نشاط اميد بخش ، نيروي محرّك براي حيات و لذت بردن از كوشش است.امام علي(ع) بر روشن ماندن چراغ اميد تأكيد ميورزد و نااميدي رابزرگترين آفت آدمي ميشمرد: (قلب الانسان) و ان ملكه اليأس قتله الأسف؛ هنگامي كه نااميدي قلبآدمي را تسخير كند، تأسف وي را از پاي در آورد. (1) زندگي را يأس، خواب آور بود اين دليل سستي عنصر بود از دمش ميرد قواي زندگي خشك گردد چشمههاي زندگي(2) نيازهاي دروني و خواست هاي عمومي جوانان، از جمله حس زيباييدوستي آنان ، مورد توجه و دقت اميرمؤمنان علي(ع) بود. روزي آن حضرت با غلامش قنبر براي تهيه لباس به بازار رفتند و دو جامهخريد، يكي به سه درهم و ديگري به دو درهم. آنگاه به قنبر فرمود: لباس سهدرهمي را تو بردار. قنبر گفت: مولاي من، شايستهتر آن است شما لباس سهدرهمي بپوشيد؛ زيرا بر فراز منبر ميرويد و با مردم سخن ميگوييد. امامپاسخ داد: خير، تو جواني و مانند ديگر جوانان به آراستگي و زيبايي رغبتبسيار داري.(3) امام همواره با رفتاري نيك و سرشار از مهرباني راهنماي جوانانميگشت. آن بزرگوار فرزند جوانش را چنين رهنمود ميدهد: همانا دل جوانچون زمين ناكاشته آماده است كه هر بذري در آن افكنند ميپذيرد؛ و من پيشاز آن كه دلت سخت شود و مغزت انباشته گردد، به پرورشت پرداختم تا كوشابه كار خويش رُوي آوري؛ و آنچه در پي آزمودن آني ـ پي آن كه رنج جستو جو بري ـ از تجربه اندوختگان به دست آوري و از تجربه آزمايي معافگردي. بدان اميد كه آنچه بر ما گذشته است در يابي و آنچه براي ما تاريكبود، بر تو روشن شود.(4) پند امام، دغدغههاي شخصي و اجتماعي نسل نو را برطرفميسازد؛جوانان را به انديشه در گذر عمر و بهرهمندي از فرصتها رهنمونميشود و راه تصميمهاي بزرگ و سامان دهي به وضعيت تحصيل، اشتغال وزندگي را مينماياند. درنگ در گذر عمر جواني جرعهاي جانبخش است كه گذر عمر آن را به پيري ميآميزد. فهل ينتظر اهل بضاضه الشباب الا حراني الهرم؛ آيا طراوت جواني را جزپژمردگي دوران پيري در انتظار است.(5) اي جوان بر قامت خم گشته پيران نگر رفته رفته زندگي بار گراني ميشود(6) فرصت جواني غنيمتي است كه در جويبار عمر به سرعت ميگذرد. درواقع «گذشت ساعتها، عمر را ميكاهد»(7) و فرصتها را نابود ميسازد: اشدّ الغصص فوت الفرص؛ سختترين اندوهها از دست رفتن فرصتهااست.(8) براساس تحقيقات انجام شده، يك عمر 70 ساله به طور متوسط اين گونهميگذرد: الف) 25 سال خواب ب) 8 سال مطالعه و تحصيل و يادگيري ج) 6 سال استراحت و بيماري د) 7 سال تفريح و تعطيلات ه) 5 سال رفت و آمد و) 4 سال صرف آماده كردن غذا ز) 3 سال صرف آمادگي جهت انجام فعاليتهاي فوق ح) 12 سال (باقي مانده) صرف كار مفيد(9) زندگي كوتاهتر از آن است كه دست كم گرفته شود. امام علي(ع) همگانبادر الفرصه قبل ان تكون غصّه؛ فرصت را درياب، پيش از آن كه ازدست شدنش موجب اندوه گردد. (10) 3 امام ضمن سفارش به غنيمت شمردن فرصتها،(11) بر شكار آن تأكيدميورزد(12) و ميفرمايد: انتهزوا فرص الخير، فانها تمر مر السحاب؛ فرصتهاي خوب را دريابيد؛زيرا همچون ابر ميگذرند.(13) در منظر امام، بازنده كسي است كه عمرش را ببازد»؛ (14) زيرا با گذر عمرپارهاي از حيات جوان برده ميشود: «هيچ عمركننده ، روزي از عمر رانميگذراند، جز به ويراني يك روز از مدّتي كه دارد».(15) شيئان لو بكت الدماء عليهما عيناي حتي تؤذنا بذهاب لم يبلغ المعشار من حقهما فقد الشباب و فرقه الاحباب(16) اگر چشمهايم بر دو چيز چندان خون بگريند تا به نابودي نزديك شوند،يك دهم حق آنها را نگزاردهام: از دست دادن جواني و جدايي از دوستان. برترين انديشه آن است كه فرصت عمر از دست نرود.(17) اين سخن، يكهشدار بزرگ است: آنان كه وقتشان پايان يافته، خواستار مهلتند و آنان كه مهلت دارندكوتاهي ميورزند.(18) بايد از هدر رفتن گذشته عبرت گرفت و از تباه شدن آينده جلوگيري كرد.اين فكر كه «بايد سالها قبل شروع ميكردم» يك انديشه مخرب است. درعوض بايد اين گونه انديشه كرد: «ميخواهم اكنون شروع كنم، بهترينسالهاي من پس از اين است».(19) بقيه عمر المؤمن لا قيمه له يدرك بها ما قد فات و يحيي ما مات؛ باقي ماندهعمر مؤمن قيمتناپذير است. به وسيله آن گذشته جبران ميشود وآنچه مرده است، زنده ميگردد.(20) زمان را بايد دريافت و فرصت را به ثروت تبديل كرد: ان الليل و النهار يعملان فيك فاعمل فيهما و يأخذان منك فخذ منهما؛ شبو روز در تو كار و اثر ميكنند. تو نيز در آنها كار كن. ]آن دو[ از توميگيرند، تو نيز از آنها برگير.(21) توصيه اصلي امام بهرهگيري از زمان «حال» است. اين سخن اهميت واژه«الان» را نشان ميدهد؛ زيرا كه گذشته از كف رفته است و آينده در پردهترديد قرار دارد. اكنون كه در آن به سر ميبريم، براي تلاش مغتنم است. ازاين رو، امام ميفرمايد: الان الان، من قبل الندم؛ اينك! اينك! (زمان حال را دريابيد) پيش از آنكه پشيمان شويد.(22) هم اكنون از هم اكنون داد بستان كه اكنون است بي شك، زندگاني مكن هرگز حوالت سوي فردا كه حال و قصه فردا نداني(23) بايدهاي تصميم اراده و تصميم قوي از مشخصههاي جوان نمونه است؛ چنان كه سستي وسهل انگاري از آفات زندگي زيبا شمرده ميشود. حضرت علي(ع) «سستيرا از عوامل ناتواني» ميخواند(24) و راه درمانش را نشان ميدهد: بيماري سستي دلت را با اراده قوي درمان كن.(25) عزم و اراده (براي رسيدن به قله كمال) با راحتطلبي سازگار نيست،چه بسا خوابهاي شبانگاهي كه تصميمات روز را برهم زده است.(26) سرعت و شتاب با روح پرتلاطم جوان همزاد است، ولي گاه اين ويژگي باتصميمگيري ناسازگار مينمايد و به تخريب و حادثه ميانجامد. به منظورپختگي و افزايش ضريب درستي تصميمهاي نسل جوان، درنگ و دقّت دربايدهاي زير ضروري است: الف) مددجويي شرط نخست موفقيت در تصميم، توكل و ياري جستن از خداي هستيبخش است، فَاذا عَزَمْتَ فَتَوكَّلْ عَلَي اللهِ انَّ اللهَ يُحِبُّ المُتَوَكِّلينَ؛(27) هنگاميكه تصميمگرفتي، به خدا توكل كن؛ زيرا خداوند توكل كنندگان را دوست دارد. اميرمؤمنان(ع) نيز فرزند خويش را بر اين نكته رهنمون ميشد: دركارهايت از او مدد جوي و رازهاي خويش را كه از مردم پنهان ميداري، به اوبگوي؛ سپس كليدهاي گنجينههاي خود را به دست تو سپرد. اگرپاسخگويياش به طول انجاميد، نوميد مشو؛ زيرا بخشش به اندازه خواهشاست و بسا پاسخ را دير دهد تا خواهش را به درازا كشاني و بيشترت بخشد. بساچيزي خواهي و به تو ندهد، ولي دير يا زود بهتر از آنت دهد يا آن را به خاطرچيزي ديگر كه براي تو بهتر باشد، از تو باز دارد؛ زيرا بسا چيزي خواهي كهگرت دهد، به نابودي دينت انجامد.(28) امام در فرازي ديگر فرزند جوان خويش را چنين سفارش ميكند: بايد اساسيترين درخواست تو از خدا آن چيزي باشد كه زيبايياشبرايت ماندگار و سختياش برايت ناپايدار باشد.(29) ب) دورانديشي اساس هر تصميمي، دورانديشي است. همراهي اين دو، خوشبختي بهارمغان ميآورد؛ بدان حد كه «دورانديش در گرفتاريها سرگشته نخواهدشد.»(30) «دورانديشي فن است. ثمره آن سالم ماندن از آسيبها است، كسي كهدورانديشي او را پيش نبرد، ناتواني و درماندگي عقب نگاهش مي دارد».(31) امام(ع) در تبيين معناي دورانديشي به نكات زير اشاره ميكند: 4 الحزم كياسه؛ دورانديشي زيركي است.(32) الحزم حفظ التجربه؛ دورانديشي نگهداري تجربه است.(33) الحزم النظر في العواقب؛ دورانديشي عاقبتنگري است.(34) الحزم مشاوره ذوي العقول؛ دور انديشي رايزني با خردمندان است.(35) الحازم لايستبد برأيه؛ و دورانديش خودرأي نيست.(36) و درباره فرجام كساني كه بي دور انديشي تصميم ميگيرند، ميفرمايد: من تورط في الامور غير ناظر في العواقب فقد تعرض لمدرجات النوائب؛هر كس دست به كاري زند بي آن كه در عواقب آن بينديشد، خود را درمهلكه گرفتاريها اندازد.(37) آن حضرت پايداري در تصميم را مرهون دورانديشي ميداند(38) و بر ايننكته تأكيد ميورزد كه: روّ تحزم فاذا استوضحت فاجزم؛ فكر كن تا دورانديش شوي؛ و چون همهجوانب كار برايت روشن شد، تصميم قطعي بگير.(39) ج) بلند همتي همت عالي، پيش نياز هر تصميم است و هر كه بر نردبان همت فراز آيد، بهمقصود دست مييابد. از سوي ديگر، بزرگترين ضعف انسان كوچكشمردن و به عبارت سادهتر، دست كم گرفتن خويش است. امام(ع) چنان باورداشت كه، انسان را چيزي مانند همتش بلند نميگرداند.(40) حضرت بهترينهمتها را بلندترين آنها ميداند(41) و ميفرمايد: احسن الشّيم شرف الهمم؛ نيكوترين خصلتها ارجمندي همتهااست.(42) در منظر حضرت علي(ع)، آثار همت عالي عبارت است از: بردباري ووقار، كردار زيبا، عزت نفس، دستيابي به خواستهها و رسيدن به مقصدعالي.(43) گفت مغناطيس عشاق الست همّت عالي است كشف و هر چه هست هر كه را شد همت عالي پديد هر چه جست آن چيز حالي شد پديد هر كه را يك ذره همت داد،دست كرد او خورشيد را زان ذره پست نطفه ملك جهانها همت است پر و بال مر جانها همت است(44) با اين پيش زمينه، جلوههايي از «تصميمهاي بزرگ دوران جواني» را بهنظاره مينشينيم. 5 پرتو دوم «دفتر دانش» فراگيري دانش ، اهتمام به پرورش فكر، شكوفا ساختن استعداد، آشنايي باپديدههاي نوآمد علمي، تلاش در جهت احراز صلاحيت تشخيص خير و شرو برخورداري از بينش درست در زندگي فردي و اجتماعي از دغدغههاياساسي نسل جديد است. شناخت جايگاه دانش و دانشمند و آشنايي با بايدهايو نبايدهاي دانش آموزي، در تصميم جوان در اين حوزه مؤثر خواهد بود.بررسي ديدگاه امام علي(ع) در اينباره ميتواند جوانان را در سامان دادنحياتي پر بار و الاهي ياري دهد. زلال علم داناي امت، از دانش و منزلت آن چنين ياد ميكند: ـ دانش زندگي است.(45) ـ دانش چراغ خرد است.(46) ـ دانش راهنمايي نيك است.(47) ـ دانش بهترين هدايتگر است.(48) ـ دانش راهبر بردباري است.(49) ـ دانش ريشه هر خوبي است.(50) ـ دانش سرآمد فضيلتها و نقطه پايان آن است.(51) ـ دانش مانع آفتها است.(52) ـ دانش حيات جان، روشن كننده خرد و ميراننده ناداني است.(53) ـ دانش حيات دل، روشن كننده ديدگان از نابينايي و نيرو بخش بدنها ازناتواني است.(54) ـ دانش، ميراثي گرانبها است.(55) علم بال است مرغ جانت را بر سپهر او برد روانت را علم دل را به جاي جان باشد سر بي علم بدگمان باشد علم نور است و جهل تاريكي علم راهت برد به تاريكي(56) تحصيل علم به دوراني خاص منحصر نيست. دوران كودكي و نوجوانينقطه عطف دانش آموزي است اين مسير پايان ندارد؛ زيرا «ظرف دانش» هرگزپر نميشود. حضرت علي(ع) ميفرمايد: هر ظرفي، وقتي چيزي در آن ميگذارند، گنجايش خود را از دستميدهد؛ مگر ظرف دانش كه با افزودن آن، گنجايشش بيشتر ميشود.(57) بر اساس ديدگاه امام، دانش بيش از آن است كه به احاطه درآيد.(58) بر ايناساس، آن بزرگوار دانشمند را چنين تعريف ميكند: العالم من لايشبع من العلم و لايتشبع به؛ دانشمند كسي است كه از دانشسير نشود و خود را سير ننماياند.(59) در منظر امام، برتري مردم به دانشها و خردها است نه ثروتها و تبارها.(60) بيترديد اين نكته مهم بر تصميمگيريها سايه ميافكند تا چراغ دانش هموارهروشنايي بخش زندگي باشد. كميل بن زياد نخعي ميگويد: روزي علي بن ابيطالب(ع) دستم را گرفت و به بيابان برد. چون به صحرا رسيد، آهي دراز كشيدو گفت: اي كميل، اين دلها آوندها(ظرفها) است و بهترين آنهانگاهدارندهترين آنها. پس آنچه ميگويم به خاطر دار. كميل، دانش به از مالاست كه دانش تو را پاسبان است و تو مال را نگهبان؛ مال با هزينه كردن كم آيدو دانش با پراكنده شدن فزوني يابد. پرورده مال با رفتن مال با تو نپايد. ايكميل پسر زياد، شناخت دانش، دين است كه بدان گردن بايد نهاد. آدمي درزندگي به دانش، طاعت پروردگار آموزد و براي پس از مرگ نام نيكاندوزد؛ و دانش فرمانگذار است و مال فرمانبردار. كميل، گنجوران مالهامردهاند، گرچه زندهاند؛ و دانشمندان، چندانكه روزگار پايد، پايندهاند؛تنهاشان ناپديدار است و نشانههاشان در دلها آشكار.(61) حالت مال و علم اگر خواهي تا بداني كه هر يكي چون است مال دارد چو بدر روي به كاست علم چون ماه نو در افزون است طلب مال بهر علم بود هر كه را طلعت همايون است(62) پيش دستي كردن در فراگيري دانش و بهره جستن از فرصتها براي دانشآموزي از توصيههاي مهم امام است: پس به سوي [كشتزار]دانش بشتابيد، قبل از آن كه بوته آن خشك شود و پيشاز آن كه به خود پردازيد و فرصت گرفتن علم از اهل آن از دست رود.(63) جايگاه دانش را در پاسخ امام پيرامون چيستي خير و نيكي پي ميگيريم: خير آن نيست كه مال و فرزندت بسيار شود، بلكه خير آن است كهدانشت فراوان گردد.(64) رسم تحصيل گونه گوني دانش بيش از آن است كه به شماره درآيد. مهم سودمند وسزاوار بودن دانش است. امام(ع) در اينباره ميفرمايد: خذوا من كل علم احسنه؛ علوم بسيار است. پس از هر دانشي بهترين آنرا فراگيريد.(65) انفع العلم ما عمل به؛ سودمندترين دانش، دانشي است كه به كار بسته شود.(66) واعلم انه لا خير في علم لاينفع و لاينتفع بعلم لايحق تعلمه؛ بدان، در دانشناسودمند خيري نيست و آموختن دانشي كه سزاوار آموختن نيست،سودي ندهد.(67) موفقيت در هر علمي ، مرهون پايبندي به آيين دانش جويي و رسمتحصيل است. در نگاه امام(ع) منشور دانش اندوزي پنج بعد اصلي دارد. اينابعاد عبارت است از: 6 الف) خدا محوري هر علمي بايد رنگ خدايي داشته باشد و عطر اخلاص آن، فضاي دل وجامعه را آكنده سازد؛ زيرا از دانش، ضلالت خيزد و هدايت. اين آسيب رابايد با تقوا ترميم كرد. امام علي(ع) لغزش و بي تقوايي دانشمند را مانندشكستن كشتي زيانبار و فاجعه آفرين ميداند(68) و ميفرمايد: لايزكو العلم بغير ورع؛ بدون پرهيزگاري دانش رشد نميكند.(69) خدايي بودن دانش، هم زمينه اصلاح دانشجو را فراهم ميآورد و همديگران را سودمند ميسازد. در نظر امام(ع) آثار اين دانش عبارت است از:پرستش(70) و خالص گردانيدن عمل براي خدا.(71) ب) پشتكار دانش با تن آسايي و راحتطلبي به دست نميآيد. همّت ، دقّت و پشتكاررمز پيشرفت است. امام(ع) ميفرمايد: علي المتعلم ان يدأب نفسه في طلب العلم و لايمل من تعلمه و لايستكثر ماعلم؛ بر دانشپژوه است كه خود را در طلب علم كوشا سازد و ازآموختن دانش خسته نشود و دانستههاي خود را زياد نشمارد.(72) لايحرز العلم الا من يطيل درسه؛ دانش را به دست نميآورد مگر كسي كه مدتها بياموزد.(73) من اكثر الفكر فيما تعلّم اتقن علمه و فهم مالم يكن يفهم؛ هر كه در آموختههايش زياد بينديشد، دانش خود را استوار گرداند و آنچه نميفهميدهاست بفهمد.(74) كل شيء يعز حين ينزر الا العلم، فانّه يعز حين يغزر؛ هر چيزي وقتي كمشود ارزش مييابد؛ مگر دانش كه وقتي زياد شود ارزشمند ميگردد.(75) لا فقه لمن لايديم الدرس؛ كسي كه در خواندن و آموختن پي گير نباشد،از فهم و دانش برخوردار نشود.(76) آن بزرگوار فرزندش را چنين اندرز ميدهد: دانا كسي است كه دريابدآنچه ميداند، در برابر آنچه نميداند، اندك است و بدين سبب خود را نادانشمارد؛ به مدد آنچه دريافته است، بر كوشش خود در جستن دانش بيفزايد وپيوسته جوينده و شيفته دانش باشد و از آن بهره گيرد.(77) ج) به كار بستن علم علم با عمل، كمال به شمار ميآيد و ارزش دانش در به كار بستن آن است. ثمره العلم العمل به؛ ثمره علم، به كار بستن آن است.(78) امام دانش بدون عمل را مايه گرفتاري دانسته،(79) ميفرمايد: علم بلا عمل ٍكشجر بلا ثمر؛ دانشي كه با عمل همراه نباشد، چون درختبي ميوه است.(80) د) احترام به استاد «مجلس دانش، باغ بهشت است»(81) و آموزگاران سخت كوش و دلسوزباغبانان آن شمرده ميشوند. فروتني در برابر استاد و احترام به وي از وظايفهر جوينده علم است. حضرت علي(ع) ميفرمايد: تواضعوا لمن تعلمونه العلم؛ در برابر كسي كه از او دانش ميآموزيد،فروتن باشيد.(81) امام(ع) بخشي از حقوق آموزگار را چنين بر ميشمارد: هرگاه استاد در ميان جمعي بود، بر همگان سلام كني و به او نيز سلامگويي. روبهرويش بنشيني. در حضور او با دست و چشم و ابرو اشارهنكني. در مخالفت با نظر وي نگويي " فلاني چنين گفته است ". نزد اواز كسي غيبت نكني. در مجلسش از نجوا بپرهيزي. اگر خسته بود، درپرسش كردن اصرار نورزي. از طول مجالست با او به تنگ نيايي. زيراحكايت همنشيني با او حكايت درخت خرمايي است كه انتظارميكشي تا از آن چيزي برايت فروافتد.(82) پيرايش آفات دانشجو، به اقتضاي گستره آموختههاي علمياش، دستخوش آسيبها وآفات بسيار است؛ آفاتي كه پيرايش آنهابراي زلال ماندن جويبار دانشضروري و بايسته است. مادّيگرايي، تعصب، تكبّر، خودبيني، خودنمايي وستيزهجويي بخشي از اين آفات شمرده ميشود. امام علي(ع) ميفرمايد: خذوا من العلم ما بدا لكم و اياكم ان تطلبوا لخصال اربع: لتباهوا به العلما، اوتماروا به السفهاء، او تراؤوا به في المجالس، او تصرفوا وجوه الناس اليكمللترؤس؛ از علم هر آنچه برايتان پيش ميآيد، فراگيريد؛ و زنهار كه آن رابراي چهار كار بياموزيد: فخرفروشي به دانشمندان، ستيزه با نادانان،خودنمايي در مجالس يا جلب كردن توجه مردم به خود براي رياستكردن بر آنها.(83) امام، خودپسندي را ضد درست فهمي و آفت خرد ميداند. دانشجويان رااز بسيار انگاشتن اندوختههاي علمي باز ميدارد و ميفرمايد: من تو را به گونهگوني ناداني هايت ميكوبم و سرزنش ميكنم تا خود را دانا نپنداري و اگرچيزي به تو رسيد كه معرفتي يافتي، آن را چندان بزرگ نگيري.(84) نزد من جان بهتر از بال و پر است جان بماند باقي و تن ابتر است 7 اين سلاح عجب من شد اي فتي عجب آرد معجبان را صد بلا(85) 8 پرتو سوم «بهار وصل» «ازدواج» حادثه شيرين و تحول به يادماندني دوران جواني است. در اينرويداد، شكوفههاي صفا، محبت و شيدايي ميشكفد و حياتي سبز و همراه بامسرّات معنوي و لذتهاي سالم آغاز ميشود. آثار، موانع ، بايدها، نبايدهايازدواج از محورهاي مهم تصميمگيري است. اهم اين محورها را در پرتومكتب علي(ع) به نظاره مينشينيم. لبخند پيوند آدمي چنان آفريده شده است كه به طور فطري و طبيعي سمت ازدواج وسامان دادن خانواده رهنمون ميشود. شواهد نشان ميدهد بيش از 90 درصدجمعيت جوامع گوناگون در خلال زندگي خود ازدواج ميكنند.(86) كساني كه تنبه ازدواج نميدهند و از اين " سنّت الاهي" سرپيچي ميكنند، نوعي خامي دروجودشان باقي ميماند و بسياري از گونههاي وجوديشان شكوفا نميشود. بهگفته استاد مطهري «يك پختگي هست كه جز در پرتو ازدواج پيدا نميشود»:(87) ازدواج اولين مرحله خروج از خودِ طبيعي فردي و توسعه پيدا كردنشخصيت انسان است و كساني كه اين دوران را نگذراندهاند تا آخر عمريك نوع "خامي" و "بچگي" در آنها وجود داشته است.(88) اسلام تجرد را زشت دانسته، جوانان را سمت تأهل فرا ميخواند.خطرناكترين پيامد تجرد فراهم آمدن بستر رخنه شيطان و وسوسههاي اواست كه به مختل شدن آرامش رواني و در بند ِ تمايلات قرار گرفتن انسانميانجامد. امام(ع) ميفرمايد: تزجوا، فانّ رسول الله كثيرا ما كان يقول: من كان يحب ان يتبع سنتيفليتزوج، فان من سنتي التزويج؛ ازدواج كنيد؛ زيرا رسول خدا(ص)فراوان ميفرمود: هر كه دوست دارد از سنت من پيروي كند، به ازدواجروي آورد؛ زيرا ازدواج [بخشي] از سنت من است.(89) آثار ازدواج پيوند دختران و پسران آثار فردي و اجتماعي و مادي و معنوي بسيار بهارمغان ميآورد. امام علي(ع) بخشي از آثار ازدواج را چنين يادآور ميشود: الف) كمال پاكي پاكيزگي جوان در گرو همسر گزيني است و پاكي دل در پرتو ازدواجتأمين ميشود: من احب ان يلقي الله طاهرا مطهرا فليلقه بزوجه؛ هر كس كه دوست داردپاك و پاكيزه با خداوند ملاقات كند، بايد همراه با همسر و همدم خودبه ديدار محبوب برود.(90) در سخنان معصومان:، از گشوده شدن درهاي رحمت آسماني و وزشنسيم احسان و فيض الاهي، به هنگام ازدواج خبر داده شده است.(91) بيترديدكامل شدن دين فرد را نيز ميتوان جلوهاي از لطف خدا دانست: لم يكن احد من اصحاب الرسول يتزوج الا قال رسول الله كمل دينه؛ هيچيك از ياران رسول خدا(ص) ازدواج نميكرد؛ مگر اين كه پيامبر اكرمدربارهاش ميفرمود: دينش كامل شد.(92) ب) عشق و ياري عشق، مصاحبت و دستيابي به انتظارات سه دليل مهم ازدواج شمرده شدهاست. روان شناسان در تعريف اين سه مقوله چنين گفتهاند: عشق، مجموعهاي از احساسات عاطفي مثبت به طرف مقابل است. از نظرماهيت، توجه، مراقبت، صميميت و نزديكي، انگيختگي و رابطه حسنه اجرايگونه گون اين احساسات به شمار ميآيد. مصاحبت، ميل شديد به گفت گو و همنشيني آميخته با همدلي است كهزندگي زناشويي به آن نياز خاص دارد. تبادل تجربه، شناخت و پذيرش وتفاهم در پرتو مصاحبت پديد ميآيد. انتظارات، همان علاقه به تأمين نيازهاي خود و طرف مقابل است كه درپرتو آن دو طرف از مواهب عمومي زندگي بهرهمند ميشوند.(93) قرآن كريمآرامش و روان را كه برآيند پيوند ازدواج است، چنين توصيف ميكند: وَ مِن ءَايتِهِ أنْ خَلَقَ لَكُم مِّن أَنفُسِكُم أَزْوَجاً لِّتَسْكُنُو´ا اءلَيْهَا وَ جَعَلَ بَيْنَكُم مَّوَدَّهً وَرَحْمَهً اءنَّ فِي ذَلِكَ لايَتٍلِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ؛(94) از نشانههاي او اين كه از ]نوع[خودتان همسراني براي شما آفريد تا بدانها آرام گيريد؛ و ميانتاندوستي و رحمت نهاد. آري، در اين ]نعمت[ براي مردمي كهميانديشند قطعا نشانه هايي است. زيباترين و كاملترين كانوني كه ميتوان آن را الگوي زندگي ازدواجكردگان به شمار آورد، زندگي مشترك امام علي(ع) و حضرت زهرا(س)است. امام به همسرش چنين ميفرمايد: كُنّا كزوج حَمامهٍ في أيكِهٍمُتَمَتِّعينِ بصحَّهٍ و شباب؛(95) من و تو همانند دوكبوتر در يك آشيانه، بوديم از سلامتي و نشاط جواني بهره ميبرديم. ج) ارضاي احساس جنسي ازدواج را ميتوان وسيله كامجويي و ارضاي نيازهاي جنسي جواندانست. تمايل جنسي از نيرومندترين غرايز انسان است. اين نيرو كه از آغازتولد به صورت نهفته در وجود آدمي به وديعه نهاده شده است، با شروعدوران نوجواني، آرام آرام بيدار ميشود و رفته رفته تمام وجود نوجوان راتحت تاثير قرار ميدهد. نوجوان خود را در چنگال نيرومند اين غريزه بيدفاع و ناتوان مييابد و آن را از اراده و اقتدار شخصي خويش بيرون احساسميكند. به همين دليل، بيداري اين غريزه مشكلاتي به ارمغان ميآورد. 9 غريزه جنسي، مانند تشنگي و گرسنگي و ديگر نيازها، وجود آدمي را درجهت ارضا به فعاليت وا ميدارد و سمت حصول نتيجه پيش ميبرد. شيوههايارضاي اين غريزه مختلف است. برخي از آنها مانند ازدواج با طبيعت انسانيسازگاري دارد؛ پارهاي ديگر با طبيعت بشر ناسازگار است و انحراف جنسيخوانده ميشود. كامجويي از خود (خود ارضايي) و همجنس گرايي نمونهاياز اين انحرافات شمرده ميشود. تكيه بر نظام اخلاقي و معنوي، خويشتنداري و كنترل تظاهرات حيات جنسي از اصول مهم فرهنگ اسلامي است. ازاين رو ازدواج و بهره جستن از اين لذت در اوان جواني بهترين و مهمترينتصميم شمرده ميشود.(96) تسهيل و تسريع ازدواج جوانان در شمار وظايفوالدين جاي دارد: از حقوقي كه فرزند به پدر خود دارد، يكي اين است كه وقتي فرزندبالغ شد، وسايل ازدواجش را فراهم كند.(97) حضرت علي(ع) فراهم آوردن زمينه ازدواج جوانان را از بهترين كارهاميداند و ميفرمايد: افضل الشفاعات ان يشفع بين اثنين في نكاح حتي يجمع شملها؛ بهترينوساطتها اين است كه ميان دو تن در امر ازدواج وساطت شود تا سرو سامان يابند.(98) د) بقاي نسل پديد آمدن فرزند، رهاورد پيوند دختر و پسر است. علي(ع)، به نقل ازرسول خدا(ص)، فرزند نيك را «گل» ميخواند: الولد الصالح ريحانه من ريحان الجنّه؛ فرزند صالح گلي از گلهاي بهشتاست.(99) دغدغههاي جوان گزينش همسر و انس با وي آرزوي هر جواني است؛ آرزويي كه روز بهروز مشكلات و موانعش فزوني مييابد. در يك نظر سنجي كه در سال 1379در يكي از دانشگاههاي جنوب كشور به انجام رسيد، گروهي از جوانانامورزير را سبب تأخير ازدواج، خواندند:(100) ـ كمبود امكانات مالي و گراني 5/78 % ـ عدم زمينههاي مناسب آشنايي بين جوانان 5/46 % ـ مشكلات تحصيلي 5/54 % ـ سنگين بودن شرايط خانواده همسر و مهريههاي سنگين 5/37 % ـ وجود آداب و سنتهاي غلط خانوادگي 21 % ـ بلند پروازي جوانان 5/34 % در يك نظر سنجي ديگر كه در محيطي آموزشي صورت گرفت، جوانانموانع و مشكلات جاري را چنين برشمردهاند:(101) ـ نيافتن همسر مناسب 8/33 % ـ وضعيت تحصيلي 4/32 % ـ علل مادي 1/22 % از نظر دانشجويان پسر و دختر دو دانشگاه شهر تهران، مشكلات و موانعازدواج عبارت است از: اقتصاد، مسكن، عدم امكان آشنايي قبل از ازدواج،باورهاي غلط خانوادهها، تصميمگيري، ملاكهاي غلط جامعه در انتخابهمسر، نداشتن شغل مناسب، سختگيريهاي والدين.(102) با توجه به نظر سنجيها، مشكل تحصيلي و اقتصادي دغدغه جدي جواناناست. وضعيت تحصيلي، يك نگراني واقعي نيست؛ زيرا ازدواج نه تنها باتحصيل منافاتي ندارد، بلكه با فراهم آوردن فضاي آرام ذهني، شوِ و انگيزهتحصيل را افزون ميسازد. البته ميتوان دوران تحصيل را با عقد شرعيسپري كرد. فراواني مهر نيز از نگرانيهاي جوانان است. بي ترديد تعادل مهر ميتواندبه افزايش ازدواج بينجامد. حضرت علي(ع)، ضمن اشاره به اين نكته كه هيچپيوندي بدون مهريه صورت نميگيرد،(103) بر خودداري از فزون خواهي درمهريه تأكيد ميورزد: لاتغالوا في مهور النساء فتكون عداوه؛ در مهريههاي زنان زياده روينكنيد؛ زيرا دشمني و كدورت در پي خواهد داشت.(104) تاريخ نگاران داستان ازدواج امام علي(ع) و مهريه ناچيز حضرتزهرا(س) را چنين ذكر كردهاند: حضرت علي(ع) خدمت رسول اكرم(ص)شتافت و از حضرت فاطمه(س) خواستگاري كرد. پيامبر خدا خوشحال شد.برخاست، به اتاق دخترش زهرا(س) رفت و نظر آن حضرت را جويا گشت.سكوت فاطمه نشان رضايت او بود. آنگاه نزد علي(ع) بازگشت و فرمود: برايمهريه چيزي داري؟ علي(ع) پاسخ داد: يا رسول الله، تمام زندگيام يك شمشير، يك زره ويك شتر است. حضرت فرمود: شمشير و شتر را نگهدار، زرهات را مهر قرار دادم.(105) گشايش كار نداشتن اندوخته كافي و عدم تمكن مالي، از نگراني هاي فراگير پسرانجوان است. آنان شيفته ازدواجند و در آرزوي همدم به سر ميبرند؛ وليمشكل اقتصادي را سدّ بزرگ دستيابي به آرزوها ميدانند. اين ديدگاه جواناندرست مينمايد؛ ولي نبايد اجازه داد بهترين فرصت حيات بازيچه دستمشكلات گردد. بايد تصميمگيري با حداقلها انجام گيرد. بلند پروازي و درانتظار آينده بودن سبب از دست رفتن «بهار وصل» ميگردد. افزون بر اين،دقت در آموزههاي پيشوايان دين به گشايش فضايي نوين در تصميمگيريهاميانجامد. آن پاكان روزي را در گروِ ازدواج ميدانند: 10 اتخذوا الاهل، فانه ارزِ لكم؛ خانواده تشكيل دهيد كه براي شما روزيآورتر است.(106) تزوجوا النساء، فانهن ياتين بالمال؛ با زنان ازدواج كنيد. آنان ثروت وروزي ميآورند.(107) همراه ساختن «تلاش» و «توكل» كليد اين تصميم بزرگ است. گشايش كاروعدهاي الاهي است كه بسياري آن را تجربه كردهاند. خداوند جوانان را نيز بهتجربه آن فرا ميخواند: وَ أَنكِحُواْ الايَمَي مِنكُم وَ الصَّلِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَ اءمَا´ئِكُم اءن يَكُونُوا فُقَرَا´ءَيُغْنِهِمُ اللهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ اللهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ؛(108) بيهمسران خود را همسر دهيد.اگر تنگدستند، خداوند آنان را از فضل خويش بينياز خواهد كرد؛ وخدا گشايشگر دانا است. ملاكهاي انتخاب ازدواج از مهمترين تصميمهاي زندگي به شمار ميآيد. شتابزدگي و بدونتحقيق و بررسي در اين مسير گام برداشتن نكوهيده است. چنان كه شتاب دركردار نيك پسنديده است، دقت نيز ضرورت دارد؛ زيرا دقت در امور موفقيت راتضمين ميكند و از مشكلات ميكاهد. روان شناسان معتقدند هر اندازه زن و مردقبل از ازدواج اطلاعات صحيحتر و دقيقتر درباره يكديگر داشته باشند، بهترميتوانند موفقيت يا شكست زناشويي خود را پيشبيني كنند.(109) سفارشهاياميرمؤمنان(ع) پيرامون ملاكهاي انتخاب به دو دسته تقسيم ميشود: الف) ويژگيهاي فردي&z
نظرات شما عزیزان:
سایت.چت.روم.یک.بازی.آنلاین.دو.سه.چهار.پنج.شش.هفت.هشت.آلبوم.عکس .نو.ده.یازده.دوازده.سیزده.چهارده.پانزده.شانزده.هفده.هجده.نوزده.بیست